www.2ror.loxblog.ir
در فراغت این دل من پیر شد ، بله ای گو این دلم تبخیر شد ، بر سرم دستی کشید آرام گفت ، باز طفلک قرصهایش دیرشد .
برای لذت بردن از زندگی ، باید احمق بود . (شکسپیر)
بودنت هدیه ای است برای قلب کوچکم و آرزوی من شادی دل دریایی توست .
وقتی دلت تنگ شد وقتی چشمانت تر شد وقتی دیگه نبود کسی یه امید یه همنفسی بدون که هست اینجا کسی که تو واسش همه کسی .
تو آسمون چشمات چه عاشقانه مردم ، اشک چشماتو دیدم اینجوری دل سپردم .
گفتم : ز سرنوشت بیندیش و آسمان ، گفتی : غمین مباش که آن کور و این کر است ! دیدی که آسمان کر و سرنوشت کور صدها هزار مرتبه از ما قوی تر است .
بشکست دلم کسی صدایش نشنید ، آری ، دل من بی صدا می شکند !
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی ، تو بمان با دگران وای به حال دگران .
بودیم و کسی پاس نمی داشت هستیم ، باشد که نباشیم و بدانند که بودیم .
شب بود و شمع بود و من بودم و غم ، شب رفت و شمع سوخت و من ماندم و غم .
نظرات شما عزیزان: